ا   این بررسی به روش پس رویدادی به مطالعه و تحلیل توصیفی از آسیب شناسی اجتماعی و آموزشی درباره مددجویان نوجوان زیر 18 سال زندانهای خوزستان در سال 1385 می پردازد. جامعه آماری 405  نفر از زندانیان مذکور بوده که با تکنیک آمار توصیفی و ارائه نمودار و جداول به بیان ویژگیهای مددجویان پرداخته است.  نتایج نشان داد سواد و آموزش رسمی متغیری تعدیل کننده و مداخله گر در پیشگیری از بروز جرم در نوجوانان بزهکار است که موید پژوهشهای قبل از خود می باشد. پراکندگی سطوح سواد و عناوین مجرمانه بیانگر گستره بالای بیسوادی و کم سوادی (بالای 60%) در نوجوانان و والدین آنها بویژه مادران می باشد. بیشترین حیطه جرائم سرقتها و مواد مخدر(70%) بوده که همانند  میانگین جامعه آماری خوزستان است. حیطه مشاغل مددجویان پسر و پدرانشان از نوع مشاغل غیر تخصصی و یدی فاقد مهارت لازم مثل کارگری ساده (50%) این بوده ولی رقم بالایی از آنها بیکار یا بیکاران جویای کار (24%) هستند. بررسی به چرخه بین نسلی بیسوادی و جرم در مددجویان و والدین آنها در زمان حال و در آینده بین نوجوانان بزهکار و فرزندانشان اشاره نموده؛ نقش آموزش رسمی و سواد با مراکز تربیت معلم و وزارت آموزش و پرورش در شکستن این چرخه درخشان نموده است. در پایان راهکارهایی جهت مطلوبیت گستره سواد و آموزش در بین مددجویان نوجوان و گسنرش شاخصهای توسعه آموزشی و انسانی از جمله ایجاد تعامل مداوم و پویا بین مراکز آموزش و پرورش با زندانها و نهادهای قضایی ارائه گردید.

آ      آسيبهاي اجتماعي طي سالهاي اخير روند شتابنده‌اي به خود گرفته است. از جمله عوارض آن كاهش سن مجرمين و بزهكاران است. اين شرايط باعث افزايش بي‌رويه افت تحصيلي، ترك تحصيلي، و گسترش آسيب‌هاي اجتماعي بين جمعيت در سن تحصيل شده است. در مطلب حاضر با هدف بررسي عوامل مرتبط با اين پرونده ، بزهكاران از يك سو  برونداد سيستم آموزشي تلقي شده و از ديگر سو درونداد سيستم زندانباني در نظر گرفته شدند. 

           آسيب‌هاي اجتماعي معلول عوامل متعددي است كه از آن ميان مي‌توان به كم‌سوادي و بيسوادي اشاره كرد . روشن است كه سواد به عنوان يك مهارت پايه از ابزارهاي ضرورت ورود فرد به چرخه فعاليت‌هاي اجتماعي بوده و هر نوع ضعف در اين زمينه منجر به حذف فرد از اين چرخه مي‌شود. همزمان بايد به اين موضوع توجه كرد كه وظيفه اوليه سيستم آموزشي تربيت افراد با سواد است. سير منطقي اين دو مقدمه دستيابي به اين نتيجه است كه هر مانعي در اين راه بايد برداشته شود. در اينجا عوامل مختلفي بررسي شده‌اند تا بتوان بر اساس آن پيشنهادهايي براي حذف موانع موجود در اين راه ارائه نمود. عوامل ملحوظ عبارتند از سن، ‌سواد، نوع بزه، محل سكونت ، سن، شغل و سواد والدين است. 

برمبناي چارچوب نظري رابرت مرتون در مجموعه نظريات كاركردي جامعه‌شناسي، افراد جامعه انساني براساس دو ساخت هدف و وسيله نيل به آن در نظام كلان جامعه اقدام مي‌نمايند و طبق كاركرد كنشگران اجتماعي مي‌توان به دسته‌بندي افراد اهتمام ورزيد.( ريتزر 1380 ، 150-144)
برمبناي جدول زير چهار جلوه رفتاري-كاركردي از كنشگران ملاحظه مي‌شود : 
1-افراد تيپ محافظه‌كار و سنتي: هر دو ساخت را پذيرفته و براساس اهداف معيني و وسايل نسبي به آنها كه مورد پذيرش جامعه است، رفتار نمايند. 
2- افراد انقلابي و طغيانگر هر دو ساخت مصوب جامعه را نمي‌پذيرند و راهكارهاي نوين را كه بعضا در تضاد و تباين با ارزشهاي جامعه است، را طرح و برمبناي آن به ارائه كاركرد مي‌پردازند.(گيدنز 1383 752-749)
 3- كنشگران خلاق و نوآور در ساخت نظريه مرتون با پذيرش اهداف ولي رد وسيله نيل به آنها به كاركردهاي نوين در جامعه رفتار مي‌نمايد.
 4- تيپهاي كاركردي چهارم، انکارکنندگان به طوري كل وسايل و اهداف مورد تأييد ارزشهاي جامعه را رد  نموده و متفاوت به افراد طغیانگر حتی راهکارهای نوین و متضاد با جامعه را نیز طرح نمی نمایند.  فردي كه به اين ترتيب خود را با جامعه سازگار ساخته؛ كسي است كه هم در درون جامعه است و همه به آن تعلق ندارد. از ديدگاه كاركردگرايي ساختي مرتون اين فرد يك بيگانه است؛ زيرا گرايشهاي كلي و معمول را نمي‌تواند بپذيرد و دنبال كند.(ممتاز 1381 ص73-65) بزهكاران و نوجوانان مجرم با عدم پذيرش اهداف جامعه و وسايل نيل به آنها بر اين مبناي كاركردي عمل مي‌كنند. هر چند در جرائمي مثل روابط نامشروع، زنا، … با پذيرش هدف مورد مصوب جامعه (ارتباط جنسي)؛ وسيله درست و مبناي ارزشي تایید شدۀ آن را نمي‌پذيرند.
 
جامعه و نمونه آماري 
حيطه اين پژوهش بزهكاران كانونهاي اصلاح و تربيت دختران و پسران خوزستان يعني مجرمين زير 18 سال مي‌باشد (405 نفر) در اين بررسي كل جامعه آماري مورد مطالعه و داده‌هاي آن تحليل شد؛  لذا نمونه‌گيري  آماري صورت نپذيرفت.
 
تكنيك  و روش تحقيق 
اين بررسي با استفاده از شاخصهاي آمار توصيفي ( ميانگين ، ميانه و …) و استفاده از شاخص استنباطي همبستگي و ترسيم جداول و نمودارها از داده‌ها و يافته‌هاي پژوهش به تحليل نتايج مي‌پردازد. 






يافته‌ها و نتايج 
 با مطالعه و بررسي داده‌ها و اطلاعات ارائه شده از سوي مركز آمار و رايانه اداره كل زندانهاي خوزستان مجموع 405 مددجو زير 18 سال دختر و پسر بر مبناي داده‌هاي سني، ‌شغل، نوع جرم، تحصيلات ،‌محل سكونت، نوع جرم، ‌سن پدر و مادر ، تحصيلات پدر و مادر ، وضعيت زندگي والدين، شغل پدر مورد بررسي و تحليل قرار گرفتند  كه داده‌ها و يافته‌هاي آن به قرار زير ارائه مي‌نمايد. 
1- در جدول 1 گستره و پراكندگي مشاغل مددجويان در زمان دستگيري يا بازداشت ارائه شده است. همانطور كه ملاحظه مي‌شود بيشترين پراكندگي و فراواني در مشاغل خدماتي و آزاد قراردارند. اين دسته از مشاغل فاقد تخصص و مهارت حرفه‌اي و فني لازم براي يادگيري و اقدام مي‌باشد. 

جدول 1 پراكندگي مشاغل مددجويان
شغل اعضاي نمونه    فراواني    درصد
آزاد و خدماتي*    136    34
بيكار    97    24
كارگر ساده    91    22
جاشو و ماهيگير    15    4
كشاورز و دامدار    27    7
محصل    30    7
ساير    9    2
مجموع    405    100
                    *اين مشاغل شامل دستفروشها ، پلاستيك‌فروش،‌ دوره گرد و مشاغل مشابه مي‌باشند.
 
در ضمن اكثر اعضاي نمونه در گروه مشاغل خدماتي قرار دارند كه ويژگي عمده اين مشاغل فقدان تخصص و تغيير مداوم آنها مي‌باشد. بي ثباتي و فصلي بودن و شيوع يك فرهنگ جرمزا و متمايل به اعمال خلاف ويژگي ديگر اين مشاغل است. وجود يك گروه بيكار كه قريب به يك چهارم گروه را تشكيل مي‌دهند و خود را بيكار قلمداد كرده‌اند نشان دهنده تهديداتي است كه جامعه با آنها مواجه است. ديگر مشاغل نيز ويژگي غيرتخصصي و فاقد ثبات بودن را دارند.
2. در جدول 2 گستره و پراكندگي مشاغل پدر مددجويان در زمان دستگيري يا بازداشت آنها ارائه شده است.
این جدول همسویی بالا و همبستگی مناسبی را با داده های جدول 1 نشان می دهد.

 
جدول 2 پراكندگي مشاغل  پدران مددجويان
شغل اعضاي نمونه    فراواني    درصد
آزاد و خدماتي*    142    34
بيكار    96    24
كارگر ساده    70    17
جاشو و ماهيگير    32    8
كشاورز و دامدار    32    8
آموزشی    15    4
اداری    11    3
سایر    7    2
مجموع    405
100


همچون مشاغل فرزندان، وضعيت والدين نيز با عدم تخصص و بي‌ثباتي گره خورده است. نكته جالب كاهش اشتغال فرزندان در مشاغل سنتي است مثلاً شغل ماهيگيري و جاشو و کارگر ساده بنادر و دامداري بين فرزندان كاهش نشان داده‌اند. در حالي كه مشاغل خدماتي و آزاد افزايش نشان دارد. در واقع يك دور باطل فقدان تخصص، فقر، بيسوادي… دائماً تكرار و تشديد ميشود. 
بطور مشترک در نمودار 1 ترسیمی ساده از گستره و پراکندگی مشاغل مددجویان و پدران آنها ارائه شده است.

 

3-    در جدول 3 گستره و پراكندگي سواد مددجويان بصورت توصیفی در زمان بازداشت آنها ارائه شده است.
بر اساس جدول سوم معلوم میشود قریب به 15%  از افراد بیسواد هستند که نشان دهنده فاجعه ای است که بعدها منجر به ایجاد خانواده بیسواد با انگیزش کم به علم و سواد می گردد؛ چرا که بر اساس نظر محقیق این روند می تواند بصورت بین نسلی تداوم یابد.(زندانهای خوزستان1379 ص 7) یک گروه قریب به 60% از ابتدایی ها ترک تحصیل کرده اند؛ که تفاوتی در شرایط فوق ایجاد نمی کند. این افت جمعیت آموزشی ضعف نظام توسعه آموزش و بطور کلی اهداف کلان توسعه انسانی بویژه در کشور های جهان سوم را نشان می دهد. لزوم ایجاد آگاهی و شناخت قبلی از سطوح و شاخصه های توسعه و شکاف اموزشی شاخصهای مطلوب برای مسوولین آموزش رسمی و مراکز تربیت معلم محرز است.
یکی از مسائل مهم و مورد غفلت قرار گرفته این است که عدم ثبت نام فرزندان از لحاظ قانونگذار جرم تلقی 
می شود ولی این موضوع با اهمیت که ضامن اجرایی نیز دارد؛ نادیده گرفته شده است.(ر.ک: ماده 4  قانون تامین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی مصوب 1353 به نقل از عبادی 1375 صص 7-135)

جدول 3 پراكندگي سواد مددجويان 
وضعيت سواد    فراواني    درصد
1-    بيسواد    58
5/14
2-    ابتدايي    237    59
3-    راهنمايي    103    25
4-    دبيرستان    5    1
5-    دانشجو    2    5/0
مجموع    405
100

در نمودار 2 بطور مشترک گستره سواد مددجویان و والدین آنها ارائه شده است. حجم درصدی بالایی از نمودار را سطوح سواد پایین یعنی کم سوادان و بیشتر از آن بیسوادان تشکیل می دهد. بر اساس توزیع نرمال بخش اعظم نمونه در قسمت چپ نمودار 2 متراکم  شده اند که حاکی از سواد اندک افراد جامعه مورد بررسی است.

 
4-    در جدول 4 گستره و پراكندگي سواد پدران مددجویان بصورت توصیفی ارائه شده است.

جدول 4 پراكندگي سواد  پدران مددجويان
وضعيت سواد    فراواني    درصد
1-    بيسواد    258    64
2-    ابتدايي    102    25
3-    راهنمايي    22    5
4-    دبيرستان    19    5
5-    عالی    4    1
مجموع    405    100
همسو با گستره سواد مددجویان، سطح آگاهی از آموزش رسمی پدران آنها بیشتر از همه ابتدا بیسوادان با 64%  از جامعه پژوهشی و بعد از آن مقطع ابتدایی با 25% جمعیت مورد بررسی را شامل شده اند. این امر ضعف در گسترش سواد و افت سطح آموزش رسمی کشور در نمونه های آماری مورد مطالعه را نشان می دهد. بزهکاران نوجوان از خانوار با افت تحصیل و سطح انگیزشی پایین برای سواد برخواسته اند. این نتیجه یک مساله حاد آموزشی و اجتماعی را به جامعه آموزش رسمی کشور گوشزد می نماید. یافته های زیادی همسویی گسترش و رشد سواد را با کاهش سطح بزهکاری و جرم در نمونه های آماری خود بیان نموده اند. سواد و آموزش رسمی نه به عنوان متغیری عاملی بلكه بیشتر بصورت متغیری تعدیل گر در کاهش جرم افراد نقش داشته است.(براتوند1384)
5-در جدول 5 گستره و پراكندگي سواد مادران مددجویان بصورت توصیفی ارائه شده است؛ گزینه ای که بیشترین عامل اثرگذاری در کاهش یا رشد سطح انگیزشی نوجوانان در توجه به سواد می باشد.

جدول 5 پراكندگي سواد  مادران مددجويان
وضعيت سواد    فراواني    درصد
1-    بيسواد    309    76
2-    ابتدايي    73    18
3-    راهنمايي    14    3
4-    دبيرستان    7    2
5-    عالی    2    5/0
مجموع    405
100
جدول 5  به روشنی توسعه نیافتگی آموزش رسمی و ضعف شاخصهای توسعه آموزش را در زنان متفاوت با مردان؛ یافته های اشاره کرده است. 76% از مادران نوجوانان بزهکار را بیسوادان و 18% آنها را سطوح ابتدایی یا در واقع کم سوادان تشكيل می دهد. این پدیده همانند با پدر خانواده و با اثرات بیشتری بی اهمیت بودن فاکتور تعدیل گر سواد در این خانواده ها را گوشزد می کند.

6- در جدول 6 گستره و پراكندگي عناوین مجرمانه مددجویان بصورت توصیفی ارائه شده است؛ بیشترین گستره جرایم در حیطه سرقت و انواع مشابه مانند کیف زنی، سرقت خودرو و منزل، کف زنی و سرقتهای مسلحانه را شامل می شود.
جدول 6 پراكندگي نوع  جرم مددجويان
نوع جرم    فراواني    درصد
1-    سرقت    229    57
2-    مواد مخدر    54    13
3-    قتل    24    6
4-    منكراتي    13    3
5-    شرارت    71    18
6-    سایر    14    3
مجموع    405
100

 57% از نوجوانان دارای این نوع از جرائم اند. ابن نتیجه همسو با نتایج پژوهشهای قبلی د رمورد مطالعات جرمشناسی خوزستان و میانگین پراکندگی جرم در این استان می باشد.(براتوند1383 و اسدالهی 1384و فولادی و همکاران 1378)
نمودار 3 به روشنی گستردگی و حیطه جرايم را در نوجوانان بزهکار زندانهای خوزستان بیان می دارد:

 
این شرایط نشان دهنده وظیفه سنگینی است که بر عهده سیستم آموزش رسمی می باشد. در واقع هر چه در انجام این وظیفه قصور شود؛ باید منتظر عواقب وخیم تر بود. در ابتدا  شروع مشکل منحصر به جرایم سبک و تا حد زیادی خصوصی و در چارچوب منزل یا مدرسه است؛ ولی به مرورزمان مساله به صورت جرائم قتل؛ مواد مخدر و سرقتهای گروهی و مسلحانه نمود می یابد. همانطور که در جدول 6 میبینیم سرقتو مواد مخدر که جمعاَ 70% از جرایم را شامل شده؛ جزء جرائم سبک تلقی می شود. اما این روند پایدار نیست و می تواند مخاطره آمیز باشد.
7-    در جدول 7 گستره و پراكندگي سطوح سنی مددجویان بصورت توصیفی ارائه شده است.

جدول 7 پراكندگي سطح سني مددجويان
ردیف نمودار    سن    فراواني    درصد
1    18    162    40
2    17    97    24
3    16    56    14
4    15    50    12
5    14    27    7
6    13    12    3
7    12    1    -
-    مجموع    405
100

با توجه به جدول 7 معلوم می شود بیشتر افراد در سنین 17 تا 18 ساله قرار دارند و اصولا با افزایش سن میزان ارتکاب جرائم گسترش می یابد. نکته مهم این است که افراد مزبور باید در محیطهای کارگاهی و آموزشگاهی به آموختن سواد و مهارت بپردازند. 
 

در نمودار 4 این افت جمعیت آموزشی و ترک تحصیل در مقاطع تحصیلی بالاتر که از نمایه های مهم ضعف نظام آموزش رسمی در کشورهای جهان سوم و در حال گذار است؛ ملاحظه می گردد. تقریباً بعد از هر دوره آموزش رسمی شاهد افت و ریزش نیمی از دانش آموزان مقاطع قبلی هستیم. این امر بدین معنا است که سیستم آموزش همگانی و فراگیر مثبت عمل نکرده و واقعاً فراگیر و همه جانبه نبوده است. ما حتی شاهد تحقق گام اول طرح توسعه آموزشی کلان سازمان ملل و یونیسف در برنامه آموزش برای همگان  Education For All, 2005 در هزاره سوم نبوده ایم.(UN, Report of HDI. 2005)
 
بحث و نتیجه گیری: 
 
بحث و نتیجه گیری
این بررسی نتایج جالب توجهی را فرا روی متولیان آموزش رسمی و مراکز آموزش و پرورش قرار داد. پی بردیم همسو با سایر پژوهشهای آسیب شناختی اجتماعی سواد و آموزش متغیری تعدیل کننده و مداخله گر در تقلیل سطوح بزهکاری و جرائم است. هم چنین مشاهده شد چرخه بین نسلی یعنی تولید گستره ای از بیسوادان یا کم سوادان در یک سیستم ضعیف آموزش قابل بررسی است. خانواده هایی که خود بستری برای بروز جر مو بیسوادی می گردند. برای حذف و شکستن این چرخه و دور باطل، تقویت نظام آموزش رسمی و شاخص های توسعه اجتماعی و انسانی است. 
پیشنهادات و راهکارهای عملی 
 

•    تشکیل سازمان مددکاری اجتماعی قوی و گسترده با هدف پیگیری موارد عدم ثبت نام یا ترک تحصیل حسب موضوع این که آیا مشکل از ناحیه والدین است؛ مساله مالی وجود دارد و یا موارد دیگر تا حصول نتیجه و بازگشت کودک و نوجوان به چرخه آموزش رسمی
•    پیش بینی واحد مددکاری اجتماعی برای کلیه رشته های تربیت معلم با هدف شناخت عوامل ترک تحصیل و گریز از مدرسه و ایجاد ارتباط بین معلم و مدرسه از یک سو و سیستم مددکاری فوق الذکر
•    پیگیری کودکان عدم ثبت نام شده با توجه به راهکارهای ارائه شده در ماده 4 قانون تامین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی مصوب 1353. 
•    هماهنگی بین ادارات و ارگانهای درگیر مثل نیروی انتظامی، ثبت احوال کشور، وزارت آموزش و پرورش، دادگستری و قوه قضائیه در جهت تقویت ماده فوق.
•    تشکیل کارگاه های آموزشی برای معلمان و آموزگاران دوره های قبل و تبیین مشکل و ارائه آگاهی در این زمینه که همیشه آسانترین و آخرین راه تربیت دانش آموز، اخراج او از مدرسه و حذف رسمی کودک از نظام و چرخه آموزش نیست.
•    پیش بینی یک دوره کارآموزی حرفه ای در زندانها و دادگستری و دادسراها برای مراکز تربیت  معلم بخصوص در رشته های درگیر مثل شاخه علوم اجتماعی و مربیان تربیتی-پرورشی
    
سید ابوالقاسم علوی؛ کارشناس مطالعات اجتماعی،