در محله ما استواري بود كه قدرت مهمي به حساب مي امد لااقل براي ما كه نوجواني بوديم سيزده چهارده ساله .درسرتاسركوچه اي كه سي چهل خانه داشت تنها همين يك نفر ارتشي بود وان هم استوار . ان زمانها بود كه بسياري تا ديپلم دبيرستان را مي گرفتند قاب كرده برديوار اتاق مي اويختتد تا همه ببينند مثل امروزنبود . ورقه ديپلم ابعاد بزرگي داشت .

قبل از ما به دانشگاه كه مي رفتند درپايان دوره تحصيلي خويش با لباسي كه

مخصوص فارغ التحصيلان بود عكسي به يادگار مي گرفتند تا در گذر زمان باقي بماند

وزمان ما بود كه دانشجويان را تابستانها به اردوهاي مختلف داخلي وخارجي  مي بردند

اردوهاي ديگري هم بود به نام اردوي عمران ملي كه دانشجويان علاوه بر خورد و خوراك وگشت  و گذار درامدي نيز درپايان دستشان را مي گرفت .

ان زمان اگر صحبت از دانشجو مي شد وي ادمي مهم به حساب مي امد . تعداد متقاضي ورود به دانشگاه زياد نبود

چون بسياري به همان ديپلم دبيرستان  يا حتي سيكل يعني تا سوم دبيرستان ان زمان كه نه سال جمعا با احتساب دوره ابتدايي مي شد قانع بودند اخر مي شد با همان مدرك تقريبا به محض  صاحب  مدرك شدن كاري يافت وبه دنبالش درامدي داشت وسپس ادواج وزندگي و بقيه ماجرا.

سربازي هم با سپاهيگري دردانش وبهداشت و مشابه ان شروع مي شد كه درامدي

داشت وتجربه اي هم مي شد كه كسب كرد .

از سوي ديگر تعداد دانشگاه ها محدود بود و داراي درجه ارزش گذاري شده بودند

وتا سيس دانشگاه در هر شهر فقط با داشتن امكانات كافي ميسر بود.

استادان دانشگاه را معمولا اشخاصي انتخاب مي كردند كه خود از لحاظ  سواد وزنه اي محسوب مي شدند ولاجرم انتخاب شده ها هم دست كمي از انتخاب كننده ها نداشتند.

لفظ استاد براي هركسي استعمال نمي شد مگر اينكه سالها تجربه را با اموزش همراه كرده باشد.

در زبان عاميانه نيز وقتي به كسي اوس يا اوسا گفته مي شد به اين معنا بود كه طرف در شغل

خويش وارد است و طرف اعتماد .

ادعاي بي پشتوانه بسيار اندك بود وهمان مقدار اندك نيز زود به چشم مي امد و ابروي طرف رابه بازي مي گرفت .

دروغ بود و دروغگو هم ليكن منع دروغ خود از روي ريا نبود  وريا كاري وسيله ترقي افراد قرار نمي گرفت .

افراد پستي بودند كه مشاغلي را احراز كرده بودند شك نيست ليكن دير يا زود پته شان روي اب مي افتاد ودستشان رو مي شد .

يادم نيست چه كسي اين را مي گفت ليكن نكته نهفته

دران مهم است  هركه گفته اگر زنده است عمري با عزت داشته باشد واگر رفته است ياد ونامش بلند باد

ادم پست اگر جايگاه ارزشمند را بگيرد به ارزشش افزوده نمي شود فقط ارزش ان جايگاه بلند را پايين مي اورد .

به مصداق انكه

من ازروييدن خار لب ديوار دانستم               كه نا كس كس نمي گردد به اين بالا نشيني ها.

 

هر گاه گذرم به قطعه هنرمندان بهشت زهرا مي افتد به هررديف كه پا مي گذارم نامي را مي بينم از استادان خويش كه برتارك دانش اين كشور بي ادعا مي درخشيدند ونوراگاهي  خويش را بي دريغ بر انديشه ما مي تاباندند دلم مي گيرد

يادشان به خير.