بی بی خانم استرآبادی...
برای مشروطیت پول جمع میکرد. اسلحه جمع میکرد و مىفرستاد به مجلس, در یکى از این پولها و اسلحههایى که براى نمایندهها فرستاده بود، نوشته اگر خیانت کنید این لچک من به سرتان! لچک را هم با نامه فرستاده بود" (از مصاحبه مه لقا ملاح, نوه بی بی خانم استرآبادی با صدای آلمان)
به نظر من عقب ماندگی روابط تولیدی و مناسبات اجتماعی گرچه نقش بسیار تاثیرگذار و در مقاطعی نقش تعیین کننده در زن ستیزی و مردسالاری دارد, اما دید و تفکر و مقاومت مردی که نمی خواهد از " امتیاز" تملک و برتری و اعمال قدرت بر زن به راحتی دست بکشد نیز عامل مهم دیگر جان سختی این پدیده می باشد. قرنها است که مرد حق تملک زن را از حقوق بدیهی خود دانسته و می دانددر نظامنامه ی مجلس شورا در ماده ی ۴ اشخاصی که از حق انتخاب نمودن مطلقاً محرومند عبارتند از : اول نسوان ، دوم اشخاص خارج از رشد و آنها که تحت قیومت شرعی هستند ، سوم تبعه خارجه ، چهارم اشخاصی که خروجشان از دین حنیف اسلام در حضور یکی از حکام شرع جامع الشرایط به ثبت رسیده باشد پنجم اشخاصی که کمتر از ۲۰ سال داشته باشند ، ششم ورشکستگان به تقصیر هفتم متکدیان و اشخاصی که به وسایل بی شرفانه تحصیل معاش می نمایند هشتم مرتکبین قتل و سرقت.
در چنین فضای سنگین فکری و تسلط مطلق اندیشه های زن ستیز و مردسالارانه بود که بی بی خانم با شهامتی بی نظیر, به تنهایی پا به میدان نبرد با یکی از کهن ترین اشکال ستمگری می گذارد.. مقاومت در برابر تغییر وضعیت به سمت برابری جنسی از طرف مرد به معنای عام آن صورت می گیرد. هم از طرف مرد متمولی که حرمسرا و یا حداقل سه تا زن دارد و هم مرد بی بضاعتی که جامعه و سیستم ناعادلانه اجتماعی بر سرش میزند, اما در خانه با استفاده از این امتیاز خود را ارضا میکند.